با وجود اینکه فیلم ۳۰۰ رو برای تخریب وجهه تمدن پارس و امپراطوری ایران در آن روزگار و صد البته برای بهرهبرداری فرهنگی و سیاسی در حال حاضر تدارک دیدهاند، اما از آنجاییکه جعل و تحریف همیشه دارای خطا خواهد بود؛ (دروغگو همیشه اشتباه میکند!) نشانههای ضدتمدن غربی فراوانی در این فیلم وجود دارد به طوریکه یونیان حال حاضر در کشور یونان نیز از معترضین این فیلم هستند. تحلیل این فیلم نه کار من است و در تخصص من؛ در اینجا فقط به نمونههایی از مظاهر ضد تمدن غربی در این فیلم اشاره میکنم:
در ابتدای فیلم که سکانس تولد لئونیدوس شاه یونانیان نمایش داده میشود، در حالیکه نوزاد در دست فردی است (نفهمیدم کی) و در گورستانی از اسکلتها ایستادهاند گوینده بیان میکند که در تمدن یونان، نوزادان قوی را نگهداشته و ضعیفها را دور میاندازند! (شبیه به قانون جنگل)
در سکانس دیگری شاه یونیان لئونیدوس سفیر خشیارشا و سایر همراهان وی را پس از پایان مکالمات در چاهی میاندازد. این صحنه نمونهای از دپیلماسی تمدن یونان در آن روزگار و صد البته انعکاس دیپلماسی حال حاضر غربیهاست!
امشب شبکه ۴ فیلم امیلی را نشان داد. این فیلم رو قبلاً با زبان اصلی (فرانسوی) و زیر نویس انگلیسی دیده بودم. تقریباً به جزء دو صحنه فیلم سانسور دیگهای نداشت. فیلم بسیار زیبا و عاشقانه و البته شاد از روابط اجتماعی در یک اجتماع آرام و صلحدوست. امیلی دختری منزوی و غیر اجتماعی است که در مقطعی از زندگی تحت تاثیر اتفاقات جاری تصمیم به ارتباط با دنیای اطراف خود نموده و همزمان سعی در کمک با افرادی دارد که در زندگی روزمره با آنها در تماس است. البته در این میان به معشوق خود نینو نیز میرسد. نینو نیز به نحوی دارای زندگی اجتماعی محدود و منزوی است و به هم رسیدن این عاشق و معشوق به نوعی سرآغاز زندگی اجتماعی آنها خواهد بود!
راستی فیلم ۳۰۰ رو هم دیدم، بعداً در موردش صحبت میکنیم. در حال حاضر برنامه تحلیل این فیلم رو که فردا شب از شبکه چهار پخش میشه رو از دست ندید.
زمستان سال ۸۴ بود که به سفارش یکی از دوستان برای دیدن غار چاله نخجیر رفتیم. ابتدا به قم سپس به سمت اراک تا سه راه سلفچگان. بعد از آن از یک راه فرعیتر به شهرستان دلیجان رفتیم. حد فاصل بین شهرستانهای دلیجان و محلات یک راه فرعی است که به فاصله چند کیلومتر بینابین این دو شهر غار چاله نخجیر قرار گرفته است. تعریف بسیار زیادی از این غار شدهاست، ظاهراً دارای تالارهای بسیار بدیع و دست نخوردهای است که قابل مقایسه با غار علیصدر همدان میباشد.
اما چشمتان روز بد نبیند.
در غار بسته و مهر و موم بود. و نگهبانان تا دندان مسلح (!) از نزدیک شدن به در ورودی غار جلوگیری میکردند. علت را جویا شدیم فهمیدم که از روزی که معلوم شده بهره برداری از غار چه منافع مادی و معنویای دارد، بین دو شهرستان فوق بر سر مالکیت این غار دعوا شده چه دعوایی. و نهایت کار به جایی کشیده شده است که در را بستهاند که فعلاً هیچکس چیزی از غار را نبرد تا تکلیف مشخص شود.
قضیه خیلی جدی بود به طوری که با تماسهایی که گرفتیم تا معاونین میراث فرهنگی و گردشگری تهران هم واسطه پیدا کردیم، اما نشد که نشد. یک حاجی پشت خط بود که به این سادگیها نرم نمیشد.
بگذریم تا چند ماه پیش خبر داشتم که هنوز هم در این غار بستهاست. در حال حاضر خبر ندارم. امیدوارم تکروی ماها یک روزی به کار جمعی و تفاهم و تساهل و ... (!) تبدیل شود و از این جور حرفها...
راستی عجب طبیعت زیبایی داشت منطقه. تصویر بدیع این کوه را ببینید. از رشته تخته کوه اگه اشتباه نکنم در همان منطقه نزدیک دلیجان عکسبرداری شدهاست.
جریانات فیلم ۳۰۰ رو که شنیدید، قراره فیلم رو ببینم و بعداً بیشتر در مورد اون صحبت کنم.
در سال ۹۹ طی سفری به هند با دانشی آشنا شدم که هرگز فکر نمیکردم این گونه بر ذهن، روان و جسم من یا بهتر بگویم بر جزء جزء زندگیم اثر بگذارد. من نیز مانند اکثر مردمان این روزگار همواره فکر میکردم وصول به سرمنزل آرامش و رهایی از تنش تنها با عبور از پیچ در پیچهای مکاتب مختلف فلسفی و پس از طی مراحی سخت و نفسگیر و اجرای تمرینات فراوان ممکن خواهد بود. اما ریکی بر این باور من خط بطلان کشید.
چند سال گذشته را به تجربه این موهبت و همزمان آموزش آن سپری کردم، نتیجه چیزی جز سادگی، شادابی، آرامش و سلامت بیشتر برای خودم و تمام کسانی که به تجربه آن پرداختهاند نبود و البته بر این جمله که به تجربه آن پرداختهاند تاکید میکنم چرا که ریکی نیز در عین سادگی باید به تجربه بدن و ذهن خود ما نیز درآید تا شاهد آثار شگفتانگیز این موهبت الهی باشیم.
و اما اینک و امروز پس از چند سال با همکاری و همراهی تعدادی از دوستان و شاگردانم که عموماً تا مرحله مستری این سیستم پیش آمدهاند اقدام به تاسیس این سایت نمودیم، تا شاید به گونهای هر چند ناچیز با ترویج صحیح و اصولی این معرفت ناب، سپاسگذار الطاف الهی در لمس سلامتی خود آرامش حاصل از ریکی باشیم...
نقل قول از استاد گرامی؛ علیرضا عبداللهی از سایت ایران ریکی.
در همشهری شنبه این هفته یک مقاله کوچولو از خانم رزیتا شاهرخ در مورد راههای کنترل احساسات در محل کار خوندم که مفید به نظر میرسد. البته شاید دلیل جالب بودن این موضوع برای من این باشد که من خودم به شخصه از اون آدمهایی بودم که سرکار زیاد داغ میکردم! البته خیلی سعی دارم این عادت بد را به نوعی کنار بگذارم.
در اینجا عناوین صحبت شده تو مقاله فوق را تکرار میکنم:
بالاخره امشب وقت پیدا کردم در حین گوش دادن به صدای برنامه ۹۰ رنگ و روی وبلاگ رو کمی از قالب تکرای بلاگ اسکای تغییر دهم!
راستی این ادیتور html ویزی وینگ که در بلاگ اسکای استفاده میشه فقط در IE کار میکنه و در FireFox بدون استفاده باقی میماند. (قابل توجه مدیران محترم بلاگ اسکای)