یادداشتهای شهرام از روزمرگی، نظرات و شاید احساسات!
درباره من
من شهرام هستم. برق خوندم، اما از همون اول حواسم تو نرمافزار پرت بود! حتی برای پروژه لیسانس برقم هم یک برنامه نوشتم. بعدش جز شش ماه که مهندسی پزشکی یعنی کار الکترونیک انجام دادم، بقیه کارام همش نرمافزاری بوده. از برنامه نویسی و طراحی شروع شده تا حالا که گاهی کار معماری و خدای نکرده مدیریت پروژه هم انجام میدم. تخصصم هم جاوا و تکنولوژیهای وابسته به اون هست...
ادامه...
آرام بنشین و چشمانت را ببند، به آرزوهای خود بیندیش؛ اندیشیدن به آرزوها در تو احساس شور و شعفی زیبا پدید میآورد. اکنون آرام آرام چشم بگشا و به اطراف خود بنگر، موقعیتی که در آن هستی، در گذشته آرزوی تو بوده؛ اگر از موقعیت کنونی خود راضی و یا ناخوشنودی، کسی مسوول آن نیست و ...
سلام .آری خود کرده را تدبیر نیست.