برنامه مستند دانستنیها رو از شبکه ۵ تماشا میکنید؟ هر شب حدود ساعت ۲۲ پخش میشه. در آن به صورت ساده و سریع نحوه ساخت بعضی از مواد و وسایلی که در زندگی روزمره مورد استفاده قرار میگیرند، شرح و نمایش داده میشه. اگر از اوائل پخش آن بینندهاش بودید باید یادتون بیاد که این برنامه کانادایی که اسم اصلیاش "How It's Made" است، مجری شیک، خوشتیپ و پرانرژیای داشت که خودش را "مارک توکسبری" معرفی مینمود.
اگرچه در برنامه دوبله شده شبکه ۵ نامی از برنامه اصلی برده نمیشد با کمی تحقیق راجع آن اسم اصلی برنامه رو فهمیدم و دیدم به به چشمتون روز بد نبینه این آقا مارک عزیزمون که قهرمان شنای کرال پشت المپیک کانادا هم هست، یکی از همجنس بازهای معروف کاناداییه که برای خودش دفتر و دستکی داره و انجمن ورزشی ..یها رو راهاندازی کرده و خلاصه کلی هم برای ایدهها و نظرات خودش تبلیغ میکنه (به سایتش مراجعه کنید).
خیلی تعجب کردم که چطور دوستان عزیز قیچی به دست شبکه این نکته رو از قلم انداختند و ناخداگاه یاد بهانه آخرین تعطیلی روزنامه شرق خودمون افتاده به خاطر مصاحبه با یک خانم هم... باز. اگه قرار بود عدالت بین رسانهها رعایت بشه باید الان شبکه ۵ رو میبستند!!
خلاصه مدتی گذشت که شصت دوستان صدا و سیما با خبر شد و الان این برنامه آموزنده رو بدون مجری پخش میکنند. از مجریاش که بگذریم واقعاً برنامه مفید، جالب و آموزندهای است. راستی این برنامه رو شبکه ۴ سیما نیز با زبان و اسم اصلیاش پخش میکند...
رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا، شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو، هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت، ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده، در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
خیره کشی است ما را، دارد دلی چو خارا
بکشد، کسش نگوید: «تدبیر خونبها کن»
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق، تو صبر کن، وفا کن
دردی است غیر مردن، آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن؟
در خواب، دوش، پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره، عشق است چون زمرد
از برق این زمرد، هین، دفع اژدها کن
مولانا.
"شهرام نامی است ایرانی برای پسران. ریشهٔ این نام به زبان پهلوی بازمی گردد و این نام در زبان فارسی امروزی از دو بخش شه = شاه(Shah)و رام(Ram)تشکیل شده که اولی به معنای شاه و دومی نام فرشته ای در دین زرتشت است و روی هم رفته بمعنای شاه رام یا رام بزرگ می باشد. رام که فرشته ای است موکول بر سعادت و روزی مردم به جهت روزی رسانی و سعادتمند نمودن مردم، بین ایرانیان باستان از ارزش بسیار بالایی برخوردار بوده و به همین جهت نام این فرشته به تنهایی یا با پیشوند شه یا شاه بر فرزندان پسر ایرانیان و کشورهایی که زمانی در سلطه ایران بودند مانند هند، پاکستان، تاجیکستان و ... بسیار نهاده شده.
شهرام معادل فارسی میکائیل است و میکائیل نیز در بین پیروان پیامبران چون موسی، عیسی و محمد فرشته ای روزی رسان و موکول بر سعادت است.
رام و شهرام از نامهای اصیل ایرانی است که در مناطقی که بعد از حمله اعراب به ایران بیشتر از1 گزند تهاجم و ویرانگری اعراب در امان ماند (هند، طبرستان، کردستان و ...) بیشتر استفاده می شود."
کوه رفتن بعد از چهار ماه خیلی لذتبخشه! به خصوص که با تمریناتی که کردی تقریباً مطمئن باشی که به زانوی آسیبدیدهات فشار مخربی وارد نمیشه. حتی اگه این کوه یک توچال کوچولوی دیگه باشه.
از صبح هوا بارونی بود، اما یک فرجه داد به من! ساعت چهار بعد از ظهر رفتم. تا شش که دوباره برگشتم پایین خبری نبود. اما همینکه تو ماشین نشستم مثل سیل شروع شد. (شانس آوردم!) هر چند با تجهیزات کامل رفته بودم و آمادگی بارون رو هم داشتم.
هوا خیلی ملس=ملث=ملص بود. من هم که گام شمار بالا و به خصوص پایین میاومدم حسابی عرق کردم. تا حالا تجربه نکرده بودم که کوهپیمایی تو تاریکی و تنهایی میتونه اینقدر جالب و رمانتیک باشه. کلی به خودم و گذشته و حال فکر کردم. چشمامو بستم و (پست قبل) فکر کردم اگه الان ده سال قبل بود چه آرزوهایی برای خودم داشتم که الان تحقق پیدا کرده. اون زمون چه آیندهای رو برای امروز خودم میپسندیدم و اینکه چقدر موفق بودم و چقدر ناموفق. جالب بود. نهایتاً اینکه حالا برای ده سال بعد چه چیزهایی رو موفقیت میدونم و چه چیزهایی رو شکست. این خیلی مهمه که آدم بتونه اتفاقات آینده رو قبل از وقوع ارزشبندی کنه.
در این صورت میشه به هر عمل و رویداد امتیاز داد و جهت کلی حرکت رو تشخیص داد. اینکه به سوی پیشرفت حرکت میکنیم یا به سوی پسرفت. اینکه کارهای روزمرهمون صحیح انجام شدن یا اینکه باید نحوه حرکت رو تصحیح کرد.
تا حالا Disconnect شدین؟ منظورم از وب نیست! من الان Disconnect هستم. از وب نه. از خودم Disconnect شدم. بگذارید یک طور دیگه بگم. شده تا حالا در عین اینکه تو جامعه کار و زندگی میکنید، با افراد زیادی در طول روز سر و کار دارین، شاید حتی با خانوادهتون؛ تلویزیون تماشا میکنید، email چک میکنید، تلفن حرف میزنید و از این قبیل باز هم حس کنید Disconnect هستید؟ اگه اینطورید، حال منو درک میکنید!
فکر میکنم آدمی، ابعاد متفاوتی داره. شاید بگیم لایههای مختلف بهتر باشه. هر بعد یا لایه کمالات و هدفهای خاص خودش رو طلب میکنه. طرز فکرش یک طور خاصیه. یک دید خاصی داره. نیازاش فرق میکنه. مثل افراد مختلف تو جامعه خودمون. شما هم شدین مدیر اینها. باید مدیریتشون کنید. هماهنگشون کنید. براشون برنامهریزی کنین، هدایتشون کنید، بازخورد بگیرین و نهایتاً کنترل. اما صبر کنید، همیشه میگن مدیریت کار دومه! کار اول چیه؟ فرماندهی. یعنی چی؟ یعنی اول باید راه رو شناخت و هدف رو دید. بعد خوب کارها رو ردیف کرد (یعنی مدیریت کرد) تا به اون هدفها رسید. (چی شد!) خب حالا باز فرض کنید که شما نتونستین هدفهای دراز مدتون رو خوب تنظیم و تعیین کنید و حالا بعد از گذشت مدتها به این نتیجه میرسید که تناقض!
هر کدوم از این لایهها یک چیزی رو میخوان. کاملاً متناقض با هم. شما هم نمیتونین برآورده کنین. چون وقتی که وقتش بوده کاری نکردین یا نتونستین بکنین؛ حالا دیگه خیلی دیره. خب نتیجه چی میشه، اینکه هرکدومشون ساز خودشون رو میزنند و بعضیهاشون هم قهر میکنند و دیگه حتی نمیگویند که چی میخوان. بووووووووم!!! به این میگن Disconnect !!!